به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: این روزنامه به قلم یک دیپلمات اسبق انگلیسی نوشت: جنگ غزه شدیدا برای من یادآور حمله سال ۱۹۸۲ اسرائیل به لبنان است. من مسئول میز اعراب و اسرائیل در وزارت خارجه انگلیس بودم. تلاش برای ترور سفیر اسرائیل در لندن، بهانهای شد تا آریل شارون وزیر دفاع اسرائیل برای بیرون راندن ساف از لبنان اقدام کند. ارتش اسرائیل ضمن حمله گسترده به مدت هفت هفته، بخش غربی بیروت را محاصره کردند، جایی که مقر ساف بود و غذا، آب و برق را قطع کردند. برای مدتی کوتاه به نظر میرسید شارون به پیروزی مهمی رسیده اما همه چیز خراب شد. بشیر جمیل، رئیسجمهور جدید لبنان و متحد اسرائیل، ترور شد. در اقدامی تلافی جویانه، غیرنظامیان فلسطینی در اردوگاههای آوارگان صبرا و شتیلا قتل عام شدند. دولت اسرائیل نیروهای خود را از بیروت عقب راند. این امر موجب شد دولت ضعیف و بیثبات لبنان قادر به جلوگیری از کنترل و تسلط سوریه بر این کشور یا حضور حزبالله با حمایت ایران که خود را در جنوب مستقر کرده نباشد.
تجربه اسرائیل در لبنان با درس دردناکی که آمریکا و انگلیس بعداً در افغانستان، عراق و لیبی آموختند، انطباق دارد. مداخلات نظامی اهداف سیاسی را عملی نمیکند. اسرائیلیها درباره اینکه در صورت توقف جنگ در غزه چه برنامهای دارند، حرفی نزدهاند. تاکید آنها بر نابودی حماس است.
دولت نتانیاهو به استراتژی برای ثبات در مورد غزه نیازدارد. پس از پایان جنگ، نیاز شدید به کمکهای بشردوستانه و بازسازی وجود خواهد داشت. باید یک تشکیلات موقت ایجاد شود که بتواند نظم را حفظ کند. این فرآیند بسیار دشواری است. مناسبات اسرائیل با سازمان ملل آنقدر بد است که تصور اداره غزه از سوی این سازمان دور از ذهن است. کشورهای خلیجفارس و دیگر دولتهای معتدل عربی تنها منبع قابل تصور بودجه و پرسنل برای انجام چنین وظیفهای هستند. اما این تنها در صورتی اتفاق میافتد که اسرائیل با شیوهای جنگ را جلو برد و با همکاری با کسانی که ممکن است مایل به تحمل بار پس از جنگ باشند، این امکان را فراهم کند.
در آغاز جنگ ۱۹۸۲ لبنان، مناخیم بگین، نخستوزیر اسرائیل وعده داد که این جنگ ۴۰ سال صلح را به ارمغان خواهد آورد اما حزبالله به تهدیدی بسیار قدرتمندتر از حماس برای امنیت اسرائیل تبدیل شد.